محمد ناصح

مدیریت بازرگانی خوندم تا مقطع ارشد، قصد ادامه تحصیل هم ندارم. اهل فیلم و رمان، البته از گونه نادرِ بدون ادعا، اگر یک روز فیلم بسازم اسمش رو می‌گذارم "من از انتلکت‌ها متنفرم".

داشتم کارم رو می‌کردم که یه دفعه کتاب شد شغل من...

15 نفر این منتقد را دنبال کرده اند

کتاب‌ها و مغز ما

10 اتفاقی که با خواندن کتاب، در مغز ما می‌افتد.


یک کتاب‌خوانِ واقعی می‌تواند به شما بگوید: شیرجه‌زدن در میان سطرهای یک رمانِ عالی، مغز شما را در اقیانوسی از احساسات و تصاویر غوطه‌ور می‌کند و حتی می‌تواند احساسات خاموش شده شما را روشن کند! شاید این تعبیر خیلی شاعرانه به نظر برسد، اما در حقیقت، این فرایندی است که، هنگام مطالعه کتاب، در مغز ما اتفاق می‌افتد. هنگام خواندن، ما در واقع می‌توانیم از نظر فیزیکی ساختار مغز خود را تغییر دهیم، همدلی‌مان را بالا ببریم و حتی مغز خود را فریب دهیم و فکر کنیم آن‌چه را که فقط در رمان خوانده‌ایم تجربه هم کرده‌ایم!

1- ما می‌توانیم در ذهن‌مان تصویرسازی کنیم:

خواندن کتاب‌هایی که تصویرسازی شفافی دارند، نه تنها سرگرم‌کننده است، بلکه به ما امکان می‌دهد جهان‌هایی را در ذهن خود ایجاد کنیم. اما آیا می دانید این اتفاق حتی اگر نخواهید هم می‌افتد؟! تجسم تصاویر از روی متن، به صورت خودکار در مغز صورت می‌پذیرد.


2- شنیدن کلمات هم می‌تواند محرک مغز باشد:

برخی از ما ارتباط خوبی با کتاب‌های صوتی برقرار نمی‌کنیم و گوش‌دادن به آن‌ها را به‌عنوان یک تجربه مطالعه نمی‌پذیریم، اما در واقع گوش‌دادن به یک داستان می‌تواند محرک مغز ما باشد. وقتی برای ما داستانی تعریف می‌شود، نه تنها قسمت‌های پردازش زبان در مغز ما فعال می‌شوند، بلکه قسمت‌های مرتبط با تجربه نیز در مغز ما شروع به فعالیت می‌کنند. مغز ما در تمام طول روز در معرض روایت است. وقتی درباره غذا می‌شنوید چه احساسی پیدا می‌کنید؟!


3- خواندن درباره یک تجربه، تقریباً مشابه تجربه‌کردنِ آن است:

آیا تا به حال اتفاق افتاده که آن‌چنان با یک داستان ارتباط برقرار کنید که انگار اتفاقات داستان را در زندگی واقعی تجربه کرده‌اید؟

اگر اهل رمان و ادبیات داستانی باشید، احتمالا تجربه کرده‌اید. در واقع مغز شما باورش می‌شود که شما آن را تجربه کرده‌اید. وقتی غرق در خواندن می‌شویم، تاحدزیادی مغز ما تفاوت واقعی بین خواندن و تجربه کردن را تشخیص نمی‌دهد. در زمان خواندن، همان نواحی عصبی تحریک می‌شوند که در زمان تجربه‌کردن فعال می‌شوند. از آن‌جا که رمان‌ها می‌توانند وارد افکار و احساسات ما شوند، به نظر می‌رسد که خواندن، نزدیک‌ترین تجربه‌ به واقعیت مجازی است، حداقل برای مغز شما.


4- سبک‌های مختلف خواندن، الگوهای مختلفی را در مغز ایجاد می‌کنند:

هر نوع از خواندن باعث تحریک مغز شما می‌شود، اما انواع مختلف خواندن تجارب مختلفی را با فواید مختلف به شما می‌دهد. برای مثال، ژرف‌خوانیِ یک متن ادبی، تمرین مغزی مؤثرتری است نسبت به حالتی که همان متن را به‌صورت سرسری و صرفاً برای لذت‌بردن می‌خوانید.


5- زبان های جدید می توانند مغز شما را رشد دهند:

اگر واقعاً می‌خواهید به مغز خود تمرین دهید، یک رمان با زبان خارجی را انتخاب کنید. تلاش برای ایجاد ارتباط با یک داستان که به زبانی غیر از زبان مادری ما نوشته شده باشد، تمرین بسیار خوبی برای تقویت مغز است.


6- مغز شما در هفت روز با خواندن کتاب‌های الکترونیکی سازگار می‌شود:

اگر عادت به مطالعه کتاب‌‌های کاغذی دارید، دست‌گرفتن یک کتاب‌خوان الکترونیکی در ابتدا می‌تواند احساس بسیار ناخوشایندی داشته باشد. اما مغز شما می‌تواند به سرعت، بدون توجه به سن شما یا مدت زمانی که کتاب کاغذی خوانده‌اید، با تغییر سبک مطالعه کنار بیاید. در حقیقت، مغز انسان طی هفت روز با فناوری‌های جدید، از جمله مطالعه الکترونیکی سازگار می‌شود.


7- کتابهای الکترونیکی فاقد قابلیت جابه‌جایی هستند:

اگرچه مغز شما می‌تواند به سرعت با کتاب‌های الکترونیکی سازگار شود، این بدان معنا نیست که آن‌ها همه مزیت‌های یک کتاب کاغذی را دارند. به طور خاص، آن‌ها فاقد آن‌چه که "قابلیت جابه‌جایی فضایی" نامیده می‌شود هستند، از جمله نشانه‌های فیزیکی مانند تعداد صفحات باقی‌مانده برای خواندن که حسی از موقعیت را به ما می‌دهد. مغز ما طوری تکامل یافته است که برای پیداکردن مسیر به نشانه‌های موقعیتی وابسته است، بنابراین در غیاب این نشانه‌ها ممکن است کمی احساس گم‌شدن به‌مان دست بدهد. برخی از کتاب‌های الکترونیکی در ارائه نشانه‌های مکانی چیزهایی ارائه می‌دهند، مثلا نمایش شماره صفحه، درصد مطالعه‌شده و نشانه‌هایی از این دست. تولیدکنندگان کتاب‌های الکترونیکی تلاش می‌کنند مخاطب را به تجربه فیزیکی یک کتاب کاغذی نزدیک کنند.


8- ساختار داستانی کتاب، مغز ما را ترغیب می‌کند تا به‌صورت ترتیبی فکر کند که درنهایت منجر به گسترده‌ترشدن دامنه توجه مغز می‌شود:

داستان‌ها، شروع، میانه و پایان دارند و این تمرین خوبی برای مغز است. با این ساختار، مغز ما ترغیب می‌شود که به ترتیب توالی بیندیشد و علت و معلول را کنار هم قرار دهد. هرچه بیشتر بخوانید، مغز شما قادر به سازگاری بیشتری با این طرز تفکر است. یکی از علت‌هایی که محققان والدین را به کتاب‌خوانی برای کودکان تشویق می‌کنند، کمک به گسترش دامنه توجه کودکان است.


9- خواندن، ساختار مغز شما را (به‌نحو مطلوبی) تغییر می‌دهد:

همه آدم‌ها مادرزادی کتاب‌خوان به دنیا نمی‌آیند. خوانندگانِ ضعیف‌تر ممکن است نتوانند آن‌طور که بایدوشاید از خواندن ادبیات لذت ببرند، اما خوشبختانه با تمرین‌کردن می‌توان کتاب‌خوانِ بهتری شد. و در خلال این تمرین‌کردن‌ها، واقعاً ساختار مغز تغییر می‌کند. خواندنِ منظم می‌تواند ساختار مغز را تقویت کند و توانایی لذت‌بردن از مطالعه را در ما بالا ببرد.


10- عمیق خواندن، احساس همدلی ما را بیشتر می‌کند:

غرق‌شدن در یک کتاب، اتفاق بسیار خوبی است و انجام این کار حتی می تواند تغییراتی در مغز ما به وجود آورد. برای فرار از هیجانات و افکار پریشانی که در زندگی واقعی تجربه می‌کنیم، غرق‌شدن در کتاب می‌تواند حالمان را خوب کند و درک احساس شخصیت‌های داستان باعث می‌شود تا، وقتی به زندگی واقعی برگشتیم، با افراد همدلی بیشتری داشته باشیم و نسبت به زندگی دیگران آگاه و هوشیارتر شویم.


متنی که خواندید برداشتی بود از مقاله‌ای با نام Your Brain on Books: 10 Things That Happen to Our Minds When We Read از وب‌سایت open education database

بازدید این مطلب : 1364
تاریخ انتشار : 1399/11/23

عبارت امنیتی