گناهکار
بر بستره غلیظ گناهان خود دست میکشم و بر روی آن چنین مینویسم: گناهکار، گناهکار، گناهکارم من! در این دنیای بزرگ، بین آدمهایی هستم که کم و بیش خود به آغوش گناهان من روی آوردند. من همانم که روزگاری با ریا خوی گرفته بود، با دروغ برادری میکرد، با نیرنگ این و آن را فریب میداد. کسی که معنای اسمش به قدرت وجودیاش بهایی پرداخته است. من گناهکارم، از خلاف و گناه ابایی ندارم چون این راه را خود انتخاب کردم. تهی خواهم ماند از همه چیز...