از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم
کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم، اثری نوشته ی هاروکی موراکامی است که اولین بار در سال 2007 به انتشار رسید. موراکامی در سال 1982 و پس از فروختن کلوبِ جاز خود به منظور صرف وقت بیشتر برای نویسندگی، برای حفظ شرایط خوب بدنی، شروع به دویدن کرد. یک سال بعد، او توانست علاوه بر شرکت در مسابقه های مختلف دو، در مسابقات سه گانه (متشکل از شنا، دوچرخه سواری و دو) نیز حضور موفقیت آمیزی داشته باشد. این نویسنده ی برجسته در کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم، با همان نثر مسحورکننده ی همیشگی خود به تأثیرات این ورزش بر زندگی و البته آثارش می پردازد. این شرح حال درخشان که ترکیبی از آموزش های تمرینی، سفرنامه و خاطره گویی است، ماجرای آماده شدنِ چهارماهه ی موراکامی برای ماراتونِ نیویورک در سال 2005 را مورد توجه قرار می دهد و مخاطب را به جاهای مختلفی همچون باغ های ژینگو در توکیو و رودخانه ی چارلز در بوستون می برد. علاوه بر این ها، لحظات ناب و جذابی از زندگی این نویسنده ی بزرگ در این کتاب توصیف شده اند: لحظه ی سرنوشت سازی که موراکامی تصمیم گرفت نویسنده شود، بزرگترین دستاوردها و شکست های او و تجربه هایش از فراز و نشیب های ذهنی و بدنی پس از پنجاه سالگی.
هاروکی موراکامی
"هاروکی موراکامی زادهٔ ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ است. او یک نویسندهٔ ژاپنی است و کتابها و داستانهای او در ژاپن و همچنین در سطح بینالمللی پرفروش شده و به ۵۰ زبان دنیا ترجمه شدهاند و میلیونها نسخه از آن در خارج از کشور خودش به فروش رفتهاند.
کارهای او جوایز متعددی را از جمله جایزه جهانی فانتزی، جایزهٔ بینالمللی داستان کوتاه فرانک اوکانر، جایزهٔ فرانتس کافکا و جایزهٔ اورشلیم را دریافت کردهاست. مهمترین آثار موراکامی عبارتند از؛ تعقیب گوسفند وحشی، جنگل نوروژی، کافکا در کرانه و کشتن کمانداتور است. داستانهای او بعدها از سوی ادبیات ژاپن محکوم به غیرژاپنی بودن میشوند و مورد انتقاد قرار میگیرد. آنها معتقد بودندکه نوشتههای او تأثیرگرفته از ریموند چندلر، کرت وونهگات و ریچارد براتیگان عنوان میشوند. داستانهای او اغلب سرنوشتباور، سوررئالیستی و دارای تم تنهایی و ازخودبیگانگی است. استیون پول از روزنامهٔ گاردین، موراکامی را به خاطر دستاوردها و آثارش او را در بین بزرگترین نویسندگان قرار دادهاست."