موش و گربه

داستانی اگه عقلت رسه تو کَف بمانی ای رفیق عاقل و دانا قصه‏ی موش و گربه برخوانا از قضای فلک یکی گربه بود چون اژدها به کرمانا شکمش طبل و سینه‏اش پروتز شیردُم و پلنگ چنگالا رفت روزی به سوی انباری از برای شکار موشانا پشت یک بت شراب خزید همچو دزدی که در خیابانا ناگهان موشکی ز سولاخی سوی شیشه بشد چو دیوانا سر به بطری گذاشت و هِی نوشید مست شد عینهو فیلمانا
8 /10
8

موش و گربه

داستانی اگه عقلت رسه تو کَف بمانی ای رفیق عاقل و دانا قصه‏ی موش و گربه برخوانا از قضای فلک یکی گربه بود چون اژدها به کرمانا شکمش طبل و سینه‏اش پروتز شیردُم و پلنگ چنگالا رفت روزی به سوی انباری از برای شکار موشانا پشت یک بت شراب خزید همچو دزدی که در خیابانا ناگهان موشکی ز سولاخی سوی شیشه بشد چو دیوانا سر به بطری گذاشت و هِی نوشید مست شد عینهو فیلمانا

بزرگمهر حسین‌پور



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی