نام های بی جنسیت

دومينيک، در نخستين سال‌های دشوار اقامت در پاريس، هر بار در خصوص ازدواج با مرد ايده‌آلش دچار دودلی مي‌شد، دست آخر به خود تلقين می‌کرد که بايد از موفقيت شغلي او خشنود باشد. ولي نمي‌دانست همين موفقيت که او تنها به ‌خاطر آن شوهرش را تحسين مي‌کرد، از سر تا ته مديون وجود خودش بوده است! قدر مسلم جزئيات مسئله بايد روشن می‌شد. او حکم عصاي جادو را داشته است. بي‌شک راه‌اندازي يک شرکت در پاريس کار بزرگي بوده است، اما آنچه دومينيک را از کوره به در مي‌برد، اين بود که شوهرش حتي يک کلمه راجع به حقه‌اش با او حرف نزده بود. اين زن که داوطلبانه شريک جرمش شده بود، با خود عهد کرد که هرگز او را به ‌خاطر اين کار ناشايست نبخشد. «اين دروغ تا چه اندازه قابل قياس با دروغ‌هايي است که ديشب از وجودشان خبردار شدي؟» به اندازه يک قطره آب. ولي همين يک قطره باعث لبريز شدن آب از درون ظرف شد. احساس وحشتي که از شب قبل وجودش را در بر گرفته بود، تبديل به خشمی بی‌بديل شد
7 /10
7

نام های بی جنسیت

دومينيک، در نخستين سال‌های دشوار اقامت در پاريس، هر بار در خصوص ازدواج با مرد ايده‌آلش دچار دودلی مي‌شد، دست آخر به خود تلقين می‌کرد که بايد از موفقيت شغلي او خشنود باشد. ولي نمي‌دانست همين موفقيت که او تنها به ‌خاطر آن شوهرش را تحسين مي‌کرد، از سر تا ته مديون وجود خودش بوده است! قدر مسلم جزئيات مسئله بايد روشن می‌شد. او حکم عصاي جادو را داشته است. بي‌شک راه‌اندازي يک شرکت در پاريس کار بزرگي بوده است، اما آنچه دومينيک را از کوره به در مي‌برد، اين بود که شوهرش حتي يک کلمه راجع به حقه‌اش با او حرف نزده بود. اين زن که داوطلبانه شريک جرمش شده بود، با خود عهد کرد که هرگز او را به ‌خاطر اين کار ناشايست نبخشد. «اين دروغ تا چه اندازه قابل قياس با دروغ‌هايي است که ديشب از وجودشان خبردار شدي؟» به اندازه يک قطره آب. ولي همين يک قطره باعث لبريز شدن آب از درون ظرف شد. احساس وحشتي که از شب قبل وجودش را در بر گرفته بود، تبديل به خشمی بی‌بديل شد

آملی نوتومب



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی