پادشاهی پیر در تبعید
نويسنده در اين كتاب داستان تكان دهنده زندگی پدرش را بيان می كند و به نحوی از او به مثابه انسانی سخن می گويد كه نيروی زندگی و هوشياری اش را به واسطه ابتلا به بيماری آلزايمر از دست نداده است. «گايگر» همراه با نقل داستان اين زندگی پر فراز و نشيب، دوران كودكی خود را از نو كشف می كند. بار ديگر رابطه اش با پدرش دوستانه می شود. می كوشد جملات خاص او را درک كند و متوجه می شود پدرش هنوز صفات چندی را داراست: گيرايی، اعتماد به نفس، شوخ‌طبعی، آن هم با وجود درگيري با فقداني جبران‌ناپذير. كتاب پادشاهی پير در تبعيد كتابی است روشن، زنده و گاه به گاه هم خنده آور: «وقتی شش سالم بود پدربزرگ ديگر مرا نمی شناخت. خانه او پايين خانه ما بود. گاهی وقتی من برای رفتن به مدرسه از باغ ميوه او ميان‌بر ميزدم، پشت سرم چوب پرتاب مي‌كرد كه به چه اجازه‌اي از باغ من رد مي‌شوی. گاهي هم برعكس، از ديدنم خوشحال میشد، به طرفم می آمد. پدربزرگ درگذشت و من اين ماجراها را فراموش كردم تا اين‌كه بيماري پدرم آغاز شد.» «آرنو گايگر» متولد سال ۱۹۶۸ در حال حاضر در وين زندگی مي‌كند. تا به حال جوايز بسياري به او تعلق گرفته است. از جمله جايزه كتاب سال در آلمان.