1968 (سالی که جهان را تکان داد)
«هرگز سالی چون ١٩٦٨ وجود نداشته است. تودهها سر به شورش برداشتند و در برابر نظم مستقر، تنفر عمیق خود را از اقتدارگرایی بیان کردند». این عبارتی است که کورلانسکی در دیباچه کتاب «١٩٦٨ سالی که جهان را تکان داد»، آورده است و تلاش کرده بعد از گذشت چندین دهه از این جنبش مهم دانشجویی، به بازخوانی این پدیده، عوامل ایجادکننده آن و آثار و پیامدهای گوناگونی که از خود به جا گذاشته بپردازد. انتشار کتاب کورلانسکی دیگر بار میتواند ما را به فضای آن سالها برگردانده و فرصتی برای وارسی ابعاد مختلف این جنبش اجتماعی نوین و زمینههای اندیشهای مکتوم در آن ایجاد کند. از اینرو، در نوشتار حاضر ضمن اشاره به زمینههای تاریخی و سیاسی این جنبش، بخشی از ابعاد فکری آن نیز بررسی شده است.