نشان آتنا (قهرمانان کوه المپ (سه))
"کابوسهای وحشتناک و پیشگوییهای مبهم برای هفت نیمهایزد نوجوان معنایی جز رویارویی با خطر نداردگائهآ مادر زمین، در حال بیدار شدن است که اگر چشمانش را بگشاید از دنیا چیزی باقی نمیماند با تمام کینهای که بین دو اردوگاه رومیها و یونانیها وجود دارد؛ به پرسی، جیسون، آنابت، هزل، لئو، فرانک و پایپر اعتماد میکنند تا ناجی دنیا باشند در این میان آنابت مأموریت دیگری هم دارد اینکه مجسمه باستانی آتنا را هم بیابددر طول راه با نمسیس در یوتا روبرو میشوند باکاس را در کانزاس ملاقات میکنند، فورسیس را در آتلانتا و آفرودیت را در چارستون میبینند ملاقاتهایی که همگی سرشار است از وحشت، دلهره و البته لحظاتی پرهیجان و گاهی هم خوشبا اینکه نیمهایزدان از تمام اسلحهها و مهارتهایشان استفاده میکنند و از جان و دل مایه میگذارند، اما"