عصا
"کتاب «عصا» روایتگر جنگ و حال و روز مردمان گرفتار در آن است. روزهای پایانی جنگ جهانی دوم است. توماس پسری دوازده ساله است که پدرش را در جنگ از دست داده است و زمانی که به همراه مادرش میخواهد برای دیدارش خالهاش، که در وین زندگی میکند، سوار قطار شود ناگهان گم میشود.توماس بهتنهایی به وین میرود اما خانه خالهاش در اثر بمباران ویران شده است. توماسِ تنها و بیخانمان با مردی آشنا میشود که یک پایش را در جنگ از دست داده است؛ با عصا راه میرود و از توماس میخواهد که او را عصا بنامد...... داستان «عصا» را میتوان همچون بیانیهای دانست در دفاع از انسان و انسانیت. نویسنده با به تصویر کشیدن روابط پاک انسانی نشان میدهد در شرایطی که انسانهای بازمانده از جنگ برای بقای خویش به هر کاری دست میزنند و در زمانهای که گمان میرود مرگ انسانیت فرا رسیده است، هستند انسانهایی که با وجود همۀ مشکلات کمک خود را از دیگران دریغ نمیکنند و پناهی امن میشوند برای دیگران."