نبرد قدرت در ایران

در سال ۱۳۵۷ توفانی سرکش در مدت کوتاهی کشور را درنوردید و فرزندانِ ایرانِ مدرن، که شب و روز در میانشان شاه‌دوستی و غرب‌گرایی ترویج شده بود، بساط شاهنشاهی را برای همیشه برچیدند و به این ترتیب، از میان همه‌ی نیروهای سیاسی ایران، از چپ‌گرایان گرفته تا روشنفکران لیبرال، هُمای قدرت به‌ناگاه بر شانه‌ی روحانیت نشست؛ اما چرا و چگونه؟ چه منطقی بر اذهان ایرانیان حاکم بود و چه شد که آنان با پشت‌کردن به مظاهر نوگرایی، «جمهوری اسلامی» را ترجیح دادند؟ چرا جامعه‌ی ایرانی راهی برخلاف سکولاریسم، موج غالب جهانی، در پیش گرفت؟ چرا مردم ایران از میان همه‌ی مخالفان رژیم پهلوی، که در میان آنان سیاست‌مداران کارکشته، متخصصان برجسته و مبارزان باصداقت و وطن‌پرست از چپ و راست بودند، روحانیان و نظام پیشنهادی آنان را برگزیدند؟ و سرانجام این که نبرد قدرت در این سرزمین به چه سویی خواهد رفت؟ در این کتاب تلاش شده است با تکیه بر روش‌های علمی و فارغ از نگاه‌های ایدئولوژیک به این پرسش‌ها پاسخ داده شود
3 /10
3

نبرد قدرت در ایران

در سال ۱۳۵۷ توفانی سرکش در مدت کوتاهی کشور را درنوردید و فرزندانِ ایرانِ مدرن، که شب و روز در میانشان شاه‌دوستی و غرب‌گرایی ترویج شده بود، بساط شاهنشاهی را برای همیشه برچیدند و به این ترتیب، از میان همه‌ی نیروهای سیاسی ایران، از چپ‌گرایان گرفته تا روشنفکران لیبرال، هُمای قدرت به‌ناگاه بر شانه‌ی روحانیت نشست؛ اما چرا و چگونه؟ چه منطقی بر اذهان ایرانیان حاکم بود و چه شد که آنان با پشت‌کردن به مظاهر نوگرایی، «جمهوری اسلامی» را ترجیح دادند؟ چرا جامعه‌ی ایرانی راهی برخلاف سکولاریسم، موج غالب جهانی، در پیش گرفت؟ چرا مردم ایران از میان همه‌ی مخالفان رژیم پهلوی، که در میان آنان سیاست‌مداران کارکشته، متخصصان برجسته و مبارزان باصداقت و وطن‌پرست از چپ و راست بودند، روحانیان و نظام پیشنهادی آنان را برگزیدند؟ و سرانجام این که نبرد قدرت در این سرزمین به چه سویی خواهد رفت؟ در این کتاب تلاش شده است با تکیه بر روش‌های علمی و فارغ از نگاه‌های ایدئولوژیک به این پرسش‌ها پاسخ داده شود

محمد سمیعی

دکتری علوم سیاسی از وستمینستر، کارشناسی حقوق، کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی از دانشگاه تربیت مدرس


نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی