باغ رویان
شايسته تو را نديده ولی بويت را شنيده. نگو كه پرسههايت را به آن طرفها نبردهای. وقتش همين حالاست. سلولهای خشكيده و حسهای رو به مرگت را زنده میكند. تو را به زندگی برمیگرداند. چارهی كارت اوست. تا كی سرگردانی و حيرانی؟ خودت میگفتی عشق قديمی هيچوقت نمیميرد و زخم كهنه هميشه تازه میماند... ؛