طعم سیب زرد
"سینا خردسال بود که پدر، او و مادرش را رها کرد و رفت. بعد از رفتن پدر، سینا دچار اضطراب، وسواس و شبادراری میشود. حالا سینا بزرگ شده اما مشکلاتش همچنان ادامه دارد. سینا خودش و مشکلاتش را بهجز مادرش از همه پنهان میکند. مشاوره و رواندرمانیاش را پنهان میکند. دوستی با نثار، پسر سرایدار افغان را پنهان میکند... ترس از رهاشدگی دوباره زندگیاش را سراسر دروغ کرده است. سینا باید برای خودش کاری بکند..."