غزل نویس و باغ های خیال
باغهای خیال، از آن رو زیبایند که دکورحقیقت نمیشوند واگر خیال تبدیل به چیزی شود که راستی را بپوشاند؛ نیرویی میشود ترسناک ... مرا ببخش ای برادر غریبم، تصور میکنم شما میخواهی که من و تو با هم چیزی درست کنیم که کثافت و زشتی این شهر را پنهان کند ... اگر میخواهی که خیال من به یاری تو بشتابد، کاری نکن این همه زشتی را نبینی ... خیال سفری زیباست اما نباید فاجعهها از یاد انسان بروند؛