لینکلن در برزخ
نخستین رمان بلند جورج ساندرز، رماننویس و مقالهنویس آمریکایی، لینکلن در برزخ به حدی زیبا، تأثیرگذار، خلاقانه و متفاوت است که توانست جایزهی ادبی من بوکر ۲۰۱۷ را بهدستآورد. این اثر، چه از نظر سبک و چه از نظر محتوا، بسیار متفاوت و خاص است. این کتاب پرسشهای فلسفی و اخلاقی زیادی را در ذهن خواننده ایجادمیکند. لینکلن شانزدهمین رئیسجمهور آمریکا بر سر مزار پسر دهسالهاش میرود و به مرگ فرزندش فکر میکند. داستان در عالم باردو رُخ میدهد. باردو واژهای بودایی است، جایی که روح میان تناسخ و مرگ به سر میبرد و با جسم ارتباطی ندارد. کسانی که مردهاند مرگ خود را باور ندارند و خود را بیمار میپندارند و در آرزوی بازگشت به مکان پیشین هستند، که همان کره خاکی و زندگی دنیوی است. آنان لحظهشماری میکنند تا بهبودی خود را به دست آورده و بار دیگر از نو زندگی کنند، غافل از اینکه ارواحی غیرقابل بازگشتند. نویسنده از صداهای مختلفی مانند راویان تاریخی، آشنایان لینکلن و ارواح استفاده کرده و داستان را خلق کرده است. چند راوی داستان را بازگو میکنند. بخشهایی از داستان نیز توسط روایتهای تاریخی نقلشدهاست که مترجم جهت جلوگیری از سردرگمی و ابهام خواننده فقط نام نویسندهٔ روایت تاریخی را ذکر کردهاست. ساندرز ما را با این کتاب به سفری جادویی میبرد.