شیراز؛خیابان افرا

صدای مردانه‌ای در گوشش پيچيد "دخی خودتی؟ بابا آخه دختر اين‌قدر شبيه مادرش ميشه؟" بغض كرده بود "حبيب تويی؟" صدای خنده‌ی حبيب گوشش را پر كرده بود "جز من كی بهت ميگه دخی؟" راست می‌گفت، جز حبيب هيچ‌كس!؛
6 /10
6

شیراز؛خیابان افرا

صدای مردانه‌ای در گوشش پيچيد "دخی خودتی؟ بابا آخه دختر اين‌قدر شبيه مادرش ميشه؟" بغض كرده بود "حبيب تويی؟" صدای خنده‌ی حبيب گوشش را پر كرده بود "جز من كی بهت ميگه دخی؟" راست می‌گفت، جز حبيب هيچ‌كس!؛

زهرا اسماعیل‌زاده



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

   

     
 
عبارت امنیتی