پنجره روسی
نويسنده در اين كتاب رجعتی به خودش و البته انسان در عصر معاصر داشته است. مهمترين مسالهی او در اين رمان تسويه حساب انسان با خودش برای سنجش اعمالی است كه در طول زندگی از او سر زده است و به همين دليل كتاب آكنده از مونولوگهايی است كه راوی با خودش داشته است و در آن از گذشتهی خود روايت میكند. پنجرهی روسی نه يك درام كه داستانی نمادين و آكنده از عبارات زيبا و دلچسب برای مطالعه است كه سعی میكند به شكلهای مختلف دربارهی روبهرو شدن با واقعيت زندگی به مخاطب پيشنهاد بدهد. اين رمان را در واقع بايد در زمرهی نخستين آثار ترجمه شده از ادبيات اروپای جنوب شرقی به ايران دانست كه تعامل فرهنگی ديرينه ميان دو كشور را رنگ و بويی تازه میبخشد؛