منشور شعر حکمت

يكى از نخستين نشانه‌هاى شعر حكمت، برهنه بودن از جامه‌ى چرک تكلف است. شعر حكمت به شرط صدقِ درون، از عقلِ تكلف و تكلفِ عقل، پرهيز مى‌كند. نه دوزخ مضمون، نه جهنمِ شكل! شعر حكمت، فراتر از اين اشاره‌ها حضورى فراگير دارد، همه‌ى حيات... همان حكمت است. مرا با مدرسان ساعت حكمت؛ و درس و مشق اين امور كارى نيست. اشاره‌ى ما به فراز شكل‌ها، صورت‌ها، تعاريف نو و كهنه، و جهان ترجمه‌زده‌ى كلمه‌كُش است. براى ما كلمه، در شعر حكمت به وجاهت ناميرا مى‌رسد. زنهار... مخاطب ـ حكيم خوب مى‌داند، شعر حكمت، حكم صادر نمى‌كند، منشور مزامير است، نه دستورالعمل و نه مانيفست عقيدتى! شعر حكمت، نكته‌ى نخست است اما نقطه‌ى آخر نيست. ما تازه در آغاز راه‌ايم و رؤياهاى شريف پيش رو داريم. اين كشف، يک پيشنهاد و اين پيشنهاد، يك كشف است: زبانِ زبان‌ها! شعر حكمت، با روح شعر كار دارد، نه نزاع بيهوده و تقابل شعر نو و شعر كهنه. تو شعر حكمت بياور، حالا به هر سياق و به هر سلوک.
8 /10
8

منشور شعر حکمت

يكى از نخستين نشانه‌هاى شعر حكمت، برهنه بودن از جامه‌ى چرک تكلف است. شعر حكمت به شرط صدقِ درون، از عقلِ تكلف و تكلفِ عقل، پرهيز مى‌كند. نه دوزخ مضمون، نه جهنمِ شكل! شعر حكمت، فراتر از اين اشاره‌ها حضورى فراگير دارد، همه‌ى حيات... همان حكمت است. مرا با مدرسان ساعت حكمت؛ و درس و مشق اين امور كارى نيست. اشاره‌ى ما به فراز شكل‌ها، صورت‌ها، تعاريف نو و كهنه، و جهان ترجمه‌زده‌ى كلمه‌كُش است. براى ما كلمه، در شعر حكمت به وجاهت ناميرا مى‌رسد. زنهار... مخاطب ـ حكيم خوب مى‌داند، شعر حكمت، حكم صادر نمى‌كند، منشور مزامير است، نه دستورالعمل و نه مانيفست عقيدتى! شعر حكمت، نكته‌ى نخست است اما نقطه‌ى آخر نيست. ما تازه در آغاز راه‌ايم و رؤياهاى شريف پيش رو داريم. اين كشف، يک پيشنهاد و اين پيشنهاد، يك كشف است: زبانِ زبان‌ها! شعر حكمت، با روح شعر كار دارد، نه نزاع بيهوده و تقابل شعر نو و شعر كهنه. تو شعر حكمت بياور، حالا به هر سياق و به هر سلوک.

سیدعلی صالحی



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی