باغ ناپیدا
وقتی مری لناکس را برای زندگی با شوهر عمهاش به ملک اربابی میزلتویت فرستادند، همه گفتند ناخوشایندترین چهرهای بود که تا آن زمان دیده بودند. در واقع همینطور هم بود. صورت ظریف ریزه میزه، اندامی قلمی و لندوک، موهای روشن تنک و ترشرو بود. موهایش به زردی میزد و چهرهاش نیز چون در هند به دنیا آمده بود و به دلایل گوناگون مدام بیمار میشد، زرد مینمود...