دن آرام (دو جلدی)

ناتالیا که رو سنگ فرش ناهموار سکندری می رفت به رواق کلیسا رسیده بود که از پشت سر حرف رکیکی، زیر لبی شرم آوری ، مثل قوه سنگی به طرف اش پرتاب شد و دخترهایی که زیر رواق جمع شده بودند از خدا خواسته افتادند به هره هره کردن....
6 /10
6

دن آرام (دو جلدی)

ناتالیا که رو سنگ فرش ناهموار سکندری می رفت به رواق کلیسا رسیده بود که از پشت سر حرف رکیکی، زیر لبی شرم آوری ، مثل قوه سنگی به طرف اش پرتاب شد و دخترهایی که زیر رواق جمع شده بودند از خدا خواسته افتادند به هره هره کردن....

میخائیل شولوخوف



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی