نیلوفرهای آبی سیاه

پیرزن پشت پنجره‌ی برج آسیاب نشسته و همه‌جا را زیر نظر دارد. این آغاز داستانی شگفت‌انگیز است که از ۱۳ تا ۲۵ ماه مه ۲۰۱۰ در دهکده‌ی ژیورنی از پیش چشم و خیال او می‌گذرد و آدم‌ها و ماجراها را در گذشته و حال به هم می‌رساند... سربازرس سرناک با صحنه‌ی قتلی شبیه یک تابلوی نقاشی روبه‌روست. یافتن کارت‌پستال «نیلوفرهای آبی»، اثر کلود مونه، در جیب مقتول، داستان را با کودکی یازده ساله و رویاهایش ربط می‌دهد و سربازرس را با تنها آموزگار تنها مدرسه‌ی دهکده، زنی با چشمانی به رنگ نیلوفرهای آبی، در سودای عشق و گریز آشنا می‌کند...
7 /10
7

نیلوفرهای آبی سیاه

پیرزن پشت پنجره‌ی برج آسیاب نشسته و همه‌جا را زیر نظر دارد. این آغاز داستانی شگفت‌انگیز است که از ۱۳ تا ۲۵ ماه مه ۲۰۱۰ در دهکده‌ی ژیورنی از پیش چشم و خیال او می‌گذرد و آدم‌ها و ماجراها را در گذشته و حال به هم می‌رساند... سربازرس سرناک با صحنه‌ی قتلی شبیه یک تابلوی نقاشی روبه‌روست. یافتن کارت‌پستال «نیلوفرهای آبی»، اثر کلود مونه، در جیب مقتول، داستان را با کودکی یازده ساله و رویاهایش ربط می‌دهد و سربازرس را با تنها آموزگار تنها مدرسه‌ی دهکده، زنی با چشمانی به رنگ نیلوفرهای آبی، در سودای عشق و گریز آشنا می‌کند...

میشل بوسی



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی