دور سوم (خاطرات یک بچه ی چلمن (هشت))
گرگ هفلی چیز بزرگی را از دست داده است: بهترین دوستش را ولی جفرسن او را ول کرده و با فرد دیگری دوست شده است. گرگ برای تغییر این وضعیت دست به دامن شانس و اقبال میشود. آیا توپهای جادوییاش همه چیز را درست میکند یا این که گرگ بیچاره این بار هم به بد شانسی از نوع خفن دچار شده است.