برزخ ژوری

این کتاب درباره مسئله مرگ و فرضیه‌ی پدیدارشناسی دازاین است. دازاین کلمه‌ای است در زبان آلمانی که فیلسوفان از آن به معنای وجود استفاده کرده‌اند. مهرجویی طبق روال کتاب‌های دیگر خود در این کتاب نیز راوی اتفاقاتی است که در زندگی برای خودش اتفاق افتاده‌است. راوی در رمان‌های مهرجویی‌ بی‌شیله‌وپیله است؛ نقش بازی نمی‌‌کند. هرچه می‌گوید از صداقت است و همین باعث می‌شود خواننده به راوی اعتماد کند و او را باور داشته باشد. دقیقاٌ همان اتفاقی که همه‌مان سال‌ها با فیلم‌های مهرجویی تجربه کرده‌ایم. خلاصه: کارگردان محبوب و پرآوازه ایرانی، در مقام رئیس هیئت ژوری جشنواره‌های بین المللی، ناگهان خود را با پرسش و چالش بنیادین هستی شناختی «بودن یا نبودن» رودررو می‌بیند. او که برای ساخت و پخش فیلم‌هایش همواره درگیر موانع و مشکلاتی پرشمار بوده، قصد دارد همراه خانواده‌اش از محیط پراسترس روزمره دور شود و این سفر هنری را به سفری تفریحی بدل کند .اما فکر مرگ لحظه‌ای او را رها نمی‌کند؛ حتی در کشمکش‌های هنری و جدل‌های داوری و تنگ نظری‌ها و تعصبات عقیدتی و ناسیونالیستی و جانبداری‌های فردی برخی از اعضای هیئت ژوری! رمان برزخ ژوری، جستجویی است درباره‌ی زندگی، تأملات فلسفی و هنری، عشق و حسد، تناقض‌ها و درگیری در فضای مجازی امروزی و گسترش عامی‌گری و ابتذال... در بخشی از این کتاب می‌خوانیم : نمی‌دانم چرا ناگهان به یاد دازاین می‌افتم اصطلاح معروف آن فیلسوف آلمانی، چه بود اسمش؟با این کله‌ی مغشوش یادم نمی‌آید... منظورش هستی است و هرچیزی که آنجاست از جمله آدم. دا یعنی آنجا و زاین یعنی هست، هرچه. جالب اینکه جنسیت آدم‌ها را هم معلوم نمی‌کند، آیا این دازاین زن است یا مرد انگار برای او فرقی نمی‌کند... ولی معتقد است که دازاین به دنیا می‌آید که بمیرد...
6 /10
6

برزخ ژوری

این کتاب درباره مسئله مرگ و فرضیه‌ی پدیدارشناسی دازاین است. دازاین کلمه‌ای است در زبان آلمانی که فیلسوفان از آن به معنای وجود استفاده کرده‌اند. مهرجویی طبق روال کتاب‌های دیگر خود در این کتاب نیز راوی اتفاقاتی است که در زندگی برای خودش اتفاق افتاده‌است. راوی در رمان‌های مهرجویی‌ بی‌شیله‌وپیله است؛ نقش بازی نمی‌‌کند. هرچه می‌گوید از صداقت است و همین باعث می‌شود خواننده به راوی اعتماد کند و او را باور داشته باشد. دقیقاٌ همان اتفاقی که همه‌مان سال‌ها با فیلم‌های مهرجویی تجربه کرده‌ایم. خلاصه: کارگردان محبوب و پرآوازه ایرانی، در مقام رئیس هیئت ژوری جشنواره‌های بین المللی، ناگهان خود را با پرسش و چالش بنیادین هستی شناختی «بودن یا نبودن» رودررو می‌بیند. او که برای ساخت و پخش فیلم‌هایش همواره درگیر موانع و مشکلاتی پرشمار بوده، قصد دارد همراه خانواده‌اش از محیط پراسترس روزمره دور شود و این سفر هنری را به سفری تفریحی بدل کند .اما فکر مرگ لحظه‌ای او را رها نمی‌کند؛ حتی در کشمکش‌های هنری و جدل‌های داوری و تنگ نظری‌ها و تعصبات عقیدتی و ناسیونالیستی و جانبداری‌های فردی برخی از اعضای هیئت ژوری! رمان برزخ ژوری، جستجویی است درباره‌ی زندگی، تأملات فلسفی و هنری، عشق و حسد، تناقض‌ها و درگیری در فضای مجازی امروزی و گسترش عامی‌گری و ابتذال... در بخشی از این کتاب می‌خوانیم : نمی‌دانم چرا ناگهان به یاد دازاین می‌افتم اصطلاح معروف آن فیلسوف آلمانی، چه بود اسمش؟با این کله‌ی مغشوش یادم نمی‌آید... منظورش هستی است و هرچیزی که آنجاست از جمله آدم. دا یعنی آنجا و زاین یعنی هست، هرچه. جالب اینکه جنسیت آدم‌ها را هم معلوم نمی‌کند، آیا این دازاین زن است یا مرد انگار برای او فرقی نمی‌کند... ولی معتقد است که دازاین به دنیا می‌آید که بمیرد...

داریوش مهرجویی



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

   

     
 
عبارت امنیتی