"ترس و لرز،تحت تعقیب 3 (دیدار من با هیولا)"
"دست خودش نیست، نوآ بیناستاک خجالتی و نگران است و غیر از لیزا گاردنر که مثل خودش تو برج مسکونی«هالیو هاوس» زندگی می کند، دوست دیگری ندارد. برای همین وقتی میفهمد شاگرد جدید کلاسشان هم ساکن همان برج است، خیلی خوشحال میشود که یک همزبان جدید پیدا کرده. اما به تدریج که این دو پسر وقت بیشتری را با هم میگذرانند، نگرانیهای نوآ دوباره برمیگردند... «این دوست جدید من یک کم عجیب و عوضی نیست؟»"