ماکاموشی 7 - شبح مترو

"عجیبا پنیرا! می گفتند سر و کله یک شبح توی مترو پیدا شده. می گفتند مترو را تسخیر کرده. حتی از فکرش هم سیبیل هایم می لرزید. ولی مجبور بودم برای تهیه گزارش ویژه جریده جوندگان بروم دنبال این ماجرا. همه راه افتادیم که ته توی ماجرا را درآوریم. همان موقع بود که فهمیدم با وحشتناک ترین ماجرای عمرم طرفم... شبح مترو، شبح یک گربه بود!"
3 /10
3

ماکاموشی 7 - شبح مترو

"عجیبا پنیرا! می گفتند سر و کله یک شبح توی مترو پیدا شده. می گفتند مترو را تسخیر کرده. حتی از فکرش هم سیبیل هایم می لرزید. ولی مجبور بودم برای تهیه گزارش ویژه جریده جوندگان بروم دنبال این ماجرا. همه راه افتادیم که ته توی ماجرا را درآوریم. همان موقع بود که فهمیدم با وحشتناک ترین ماجرای عمرم طرفم... شبح مترو، شبح یک گربه بود!"

جرونیمو استیلتن



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی