جهان شهر

خواب حالا دیگر زیاد از سرش می‌پرید، نه یک بار یا دو بار در هفته، بلکه چها بار، پنج بار. چه می‌کرد در آن حالت؟ پیاده‌روی‌های طولانی نمی‌کرد تا برآمدن سپیده. دوستی هم نداشت جان جانی تا بتواند با تماسی در خاطرش خراش بندازد. اصلا چه داشت بگوید؟... ؛
4 /10
4

جهان شهر

خواب حالا دیگر زیاد از سرش می‌پرید، نه یک بار یا دو بار در هفته، بلکه چها بار، پنج بار. چه می‌کرد در آن حالت؟ پیاده‌روی‌های طولانی نمی‌کرد تا برآمدن سپیده. دوستی هم نداشت جان جانی تا بتواند با تماسی در خاطرش خراش بندازد. اصلا چه داشت بگوید؟... ؛

دان دلیلو



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی