جزیره روز پیشین

روبرتو برای لحظه‌ای از یادآوری خاطرات گذشته‌اش دست کشید، و متوجه شد که مرگ پدرش را نه در جهت باز نگاه داشتن رقت‌بار زخم بی‌پدری، بلکه به طور کاملا تصادفی در ذهن، به یاد آورده بود آن‌هم درست هنگامی که به یاد شبح فرانته می افتاد که با شبح ناشناس مزاحم کشتی دفنه، به ذهن او تداعی شده بود هر دو اشباح، از آن لحظه چنان یکی شدند و به دوقلو‌هایی یکسان مبدل شدند
5 /10
5

جزیره روز پیشین

روبرتو برای لحظه‌ای از یادآوری خاطرات گذشته‌اش دست کشید، و متوجه شد که مرگ پدرش را نه در جهت باز نگاه داشتن رقت‌بار زخم بی‌پدری، بلکه به طور کاملا تصادفی در ذهن، به یاد آورده بود آن‌هم درست هنگامی که به یاد شبح فرانته می افتاد که با شبح ناشناس مزاحم کشتی دفنه، به ذهن او تداعی شده بود هر دو اشباح، از آن لحظه چنان یکی شدند و به دوقلو‌هایی یکسان مبدل شدند

اومبرتو اکو



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی