فرنی و زویی
فرانی و زویی، کتابی از نویسندهٔ آمریکایی «جروم دیوید سلینجر» است که در سال ۱۹۶۱ چاپ شد. این کتاب شامل دو داستان کوتاه به نامهای «فرانی» و «زویی» است داستان اول، شرح ملاقات آخر هفتهٔ فرانی گلس، کوچکترین عضو خانوادهٔ گلس با دوست پسرش، لین کاتل است. فرانی ادبیات میخواند و مانند سایر فرزندان خانوادهٔ گلس علاقهٔ خاصی به عرفان شرقی دارد. فرانی در پی خواندن یک کتاب عرفانی، دچار بحرانی روحی و عرفانی شده است داستان دوم، زمانی را به تصویر میکشد که فرانی، از دانشگاه به خانه برگشته و اعضای خانوادهاش، هر یک به شیوهٔ خود، برای بهبودی فرانی تلاش میکنند. برادرش زویی، که بازیگری ۲۵ ساله است، در این داستان نقش پررنگ و موثری دارد. سایر اعضای خانوادهٔ او نیز در این داستان تا حدود زیادی معرفی و شناخته میشوند. «سیمور»، بزرگسالترین پسر خانواده، که به نوعی مرشد و قدیس آنها محسوب میشود خودکشی کرده است. «بادی»، پسر دوم است که بعد از سیمور نقشی حیاتی در زندگی فرزندان کوچکتر ایفا میکند. او در حالتی رهبانی و در گوشهای پرت زندگی و در یک مدرسهٔ عالی دخترانه، تدریس میکند. بعد از او هم یک دختر و دوقلوهای پسری قرار دارند که به نسبت سایرین نقش کمرنگتری در داستان دارند. خانوادهٔ گلس در سایر داستانهای سالینجر نیز حضور دارند؛ گرچه او به دنبال ارائهٔ تصویر کامل از این خانواده نیست
جی دی سالینجر
جروم دیوید سالینجر یا جروم دیوید سَلینجر متولد ۱ ژانویهٔ ۱۹۱۹ و درگذشتهٔ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۰ نویسندهٔ معاصر آمریکایی بود. رمانهای پرطرفدار وی، مانند ناتور دشت در نقد جامعهٔ مدرن غرب و خصوصاً آمریکا نوشته شدهاند. سالینجر بیشتر با حروف ابتداییِ نام خود «جی.دی. سالینجر» معروف است.