دختری از پرو

دختری از پرو نوشته‌ی ماریو بارگاس یوسا (-۱۹۳۶)، نویسنده‌ی پرویی و یک رمان عاشقانه از ادبیات آمریکای لاتین است. داستان درباره‌ی شخصیتی به نام ریکاردو است که در شیلی با دختری روبه‌رو می‌شود که او را «شیلیایی کوچک» می‌نامد. این دختر بعدها زندگی ماجراجویانه و پرفراز و نشیبی را در پیش می‌گیرد و ریکاردو می‌کوشد او را دنبال کند. این رمان آخرین رمان یوسا، پیش از آن است که جایزه‌ی نوبل ادبیات را از آن خود کند. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: اما در واقع چیزی که آن تابستان را متمایز می‌کرد حضور ناگهانی دو خواهر در میافلورس بود‌؛ دخترانی با ظاهر پر زرق و برق و بحث‌انگیز که از کشور دوردست شیلی آمده بودند. آن‌ها که تند و تند حرف می‌زدند، به گونه‌ای تقلید‌ناپذیر کلمات را با « پ ف ا و ه» به پایان می‌رساندند که به آه کشیدن یا اظهار تعجب شبیه بود و دل همه‌ی ما را می‌برد؛ ما که به تازگی شلوار‌های کوتاه را کنار گذاشته مثل بزرگ‌تر‌ها شلوار‌های بلند می‌پوشیدیم. و مرا شیفته‌تر از دیگران می‌کرد. دو خواهر شبیه یکدیگر بودند. آن که بزرگ‌تر بود لیلی نام داشت و کمی از دیگری که یک سال از او کوچک‌تر بود و لوسی نامیده می‌شد، کوتاه‌قدتر بود. لیلی بیش از چهارده پانزده سال نداشت و لوسی سیزده چهارده ساله بود. انگار صفت «پُرزرق و برق» را برای آن‌ها ساخته بودند، با این حال لوسی کم‌تر از خواهرش جلب توجه می‌کرد، نه تنها به این خاطر که مو‌های کوتاه‌ترش به بوری مو‌های او نبود و نسبت به او ساده‌تر لباس می‌پوشید، بلکه برای این‌که ساکت‌تر بود. هنگام رقص نیز اگرچه چنان قر می‌داد که هیچ یک از دختران میافلورس جرأت چنان حرکاتی را نداشت، ولی در مقایسه با لیلی آتشپاره، آن عروسک چرخان، آن شراره‌ی مانده در باد، همچنان جدی‌تر، پر عقده و تقریباً بی‌مزه به نظر می‌آمد؛ لیلی به‌محض این‌که صفحه‌ی مامبو روی گرامافون به چرخش درمی‌آمد، می‌پرید وسط پیست.
5 /10
5
موضوع کتاب


دختری از پرو

دختری از پرو نوشته‌ی ماریو بارگاس یوسا (-۱۹۳۶)، نویسنده‌ی پرویی و یک رمان عاشقانه از ادبیات آمریکای لاتین است. داستان درباره‌ی شخصیتی به نام ریکاردو است که در شیلی با دختری روبه‌رو می‌شود که او را «شیلیایی کوچک» می‌نامد. این دختر بعدها زندگی ماجراجویانه و پرفراز و نشیبی را در پیش می‌گیرد و ریکاردو می‌کوشد او را دنبال کند. این رمان آخرین رمان یوسا، پیش از آن است که جایزه‌ی نوبل ادبیات را از آن خود کند. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: اما در واقع چیزی که آن تابستان را متمایز می‌کرد حضور ناگهانی دو خواهر در میافلورس بود‌؛ دخترانی با ظاهر پر زرق و برق و بحث‌انگیز که از کشور دوردست شیلی آمده بودند. آن‌ها که تند و تند حرف می‌زدند، به گونه‌ای تقلید‌ناپذیر کلمات را با « پ ف ا و ه» به پایان می‌رساندند که به آه کشیدن یا اظهار تعجب شبیه بود و دل همه‌ی ما را می‌برد؛ ما که به تازگی شلوار‌های کوتاه را کنار گذاشته مثل بزرگ‌تر‌ها شلوار‌های بلند می‌پوشیدیم. و مرا شیفته‌تر از دیگران می‌کرد. دو خواهر شبیه یکدیگر بودند. آن که بزرگ‌تر بود لیلی نام داشت و کمی از دیگری که یک سال از او کوچک‌تر بود و لوسی نامیده می‌شد، کوتاه‌قدتر بود. لیلی بیش از چهارده پانزده سال نداشت و لوسی سیزده چهارده ساله بود. انگار صفت «پُرزرق و برق» را برای آن‌ها ساخته بودند، با این حال لوسی کم‌تر از خواهرش جلب توجه می‌کرد، نه تنها به این خاطر که مو‌های کوتاه‌ترش به بوری مو‌های او نبود و نسبت به او ساده‌تر لباس می‌پوشید، بلکه برای این‌که ساکت‌تر بود. هنگام رقص نیز اگرچه چنان قر می‌داد که هیچ یک از دختران میافلورس جرأت چنان حرکاتی را نداشت، ولی در مقایسه با لیلی آتشپاره، آن عروسک چرخان، آن شراره‌ی مانده در باد، همچنان جدی‌تر، پر عقده و تقریباً بی‌مزه به نظر می‌آمد؛ لیلی به‌محض این‌که صفحه‌ی مامبو روی گرامافون به چرخش درمی‌آمد، می‌پرید وسط پیست.

ماریو بارگاس یوسا

خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا (به اسپانیایی: Jorge Mario Pedro Vargas Llosa) (زادهٔ ۲۸ مارس ۱۹۳۶) داستان‌نویس، مقاله‌نویس، سیاست‌مدار و روزنامه‌نگار پرو است. یوسا یکی از مهم‌ترین رمان‌نویسان و مقاله‌نویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. وی هم‌اکنون به دعوت دانشگاه پرینستون به عنوان استاد مهمان در این دانشگاه به تدریس مشغول است. ماریو بارگاس یوسا، در ۲۸ مارس سال ۱۹۳۶ در آرکیپای پرو به دنیا آمد، وی تنها فرزند پدر و مادرش بود، والدینش پنج ماه بعد از ازدواج از هم جدا شدند. ۱۰ سال اول زندگیش را در بولیوی و با مادرش گذراند. پس از آن که پدربزرگش مقام دولتی مهمی در پرو به دست آورد، همراه مادرش در سال ۱۹۴۶ به سرزمینش بازگشت. دوران کودکی او با سختی سپری شد. در ۱۴ سالگی پدرش وی را به دبیرستان نظام فرستاد که تأثیری ژرف و پایا بر او نهاد و ایده نخستین رمانش را در ذهنش پروراند. نگرش داروینگرایانه او نسبت به زندگی حاصل تجربه همین دو سال است. بارگاس یوسا در رشته هنرهای آزاد دانشگاه لیما فارغ‌التحصیل شد و سپس از دانشگاه مادرید در رشته ادبیات درجه دکترا گرفت. یوسا در سال ۱۹۵۹ به پاریس مهاجرت کرد و به عنوان معلم و روزنامه‌نگار خبرگزاری فرانسه و همچنین تلویزیون ملی فرانسه مشغول به کار شد. وی سال‌ها در اروپا، به ویژه در پاریس و لندن و مادرید زیست و به کارهای گوناگون پرداخت. مترجمی، روزنامه‌نگاری و استادی زبان از آن جمله‌اند.


نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی