هرمنوتیک دین و اخلاق
مطابق دیدگاه گادامر، هیچ تفسیری وجود ندارد که متأثر از سنتهای تاریخی و فرهنگی مختص به آن نباشد. گادامر استدلال میکند که هر عمل فهم با پیشداوری آغاز میشود؛ زمانی که متنی را میخوانیم و تفسیر میکنیم [درواقع] پیشفرضهایی معین را در آن دخالت میدهیم و این پیشفرضها نهتنها مبنای هر تفسیر ممکن را شکل میدهند، بلکه حتی ما را قادر میسازند متن را تفسیر کنیم. هانس گئورگ گادامر، فیلسوف آلمانی و از معروفترین شاگردان مارتین هایدگر، بیش از هر چیز به خاطر کتابش حقیقت و روش شناخته میشود. اما او پیش و پس از انتشار این کتاب مشهور، بارها و بارها به پرسش دربارهی دین و اخلاق پرداخت. نوشتارهای این کتاب برای اولینبار پژوهش ژرف گادامر را در معنای هرمنوتیکی این موضوعات نشان میدهد. او در اینجا از منظر دینی به موضوع نپرداخته است، چون پروژهی اصلی زندگی خود را پژوهش درباب فهم بهطور کلی میداند. او میخواهد نشان بدهد که تفسیر متون دینی قابل صرفنظر یا فروکاستن به متون دیگر نیست، زیرا این متون نهفقط در زمینهی هرمنوتیک کلامی حرفهایی برای گفتن دارند، بلکه مسائلی از هرمنوتیک نادینمدار را نیز آموزش میدهند.