من پاتریک مودیانو هستم

کتاب پیش رو، داستان زندگی پاتریک مودیانو به قلم خود اوست. داستان تنهایی‌هایش، سختی‌های کودکی‌اش، مادری که کم گذاشت، پدری که رهایش کرد و سؤال‌هایی که برای همیشه بی‌جواب ماند این کتاب، خاطرات اوست. خاطرات تلخ و شیرینی از پاریس بعد از جنگ جهانی دوم، زندگی‌های آشفته‌ی آدم‌ها در اروپای جنگ‌زده‌ی دهه‌ی پنجاه میلادی، دست‌و‌پا زدن برای زندگی کردن و نکردن، زنده‌‌ماندن و نماندن، هویت‌داشتن و نداشتن؛ داستان جدال آدم‌هاست با سرنوشت‌های از پیش تعیین‌شده و نشده. داستان‌ کودکانی که میان این همه جدال بی‌پایان به دنیا آمدند و هیچ‌کس به مشروعیت زندگی‌های کودکانه‌شان فکر نکرد و خنده‌های کودکانه‌شان در هیاهوی زندگی‌های عجیب و غریب بزرگترها گم و فراموش شد. داستان سال‌هایی که مثل برق و باد می‌گذرند و انسانی که هرگز نمی‌فهمد چه وقت کودکی‌اش تمام شد؟ و این قصه‌ای از گذشته نیست. قصۀ امروز هزاران، شاید هم میلیون‌ها کودکی است که در کنج سیاه‌خانه‌ای به این دنیا می‌آیند. بعد هم در همین دنیا کم و فراموش می‌شوند، بدون خنده کودکانه‌ای، بدون گریه‌ای و حتی بدون فریادی. یکی از آنها شاید روزی قلم به دست گیرد و برایمان بنویسد از روزهای کودکی‌های ناتمام در محله‌های شهری پرهیاهو امید که هیچ کودکی از مهر مادری و آغوش پدری محروم نماند
7 /10
7

من پاتریک مودیانو هستم

کتاب پیش رو، داستان زندگی پاتریک مودیانو به قلم خود اوست. داستان تنهایی‌هایش، سختی‌های کودکی‌اش، مادری که کم گذاشت، پدری که رهایش کرد و سؤال‌هایی که برای همیشه بی‌جواب ماند این کتاب، خاطرات اوست. خاطرات تلخ و شیرینی از پاریس بعد از جنگ جهانی دوم، زندگی‌های آشفته‌ی آدم‌ها در اروپای جنگ‌زده‌ی دهه‌ی پنجاه میلادی، دست‌و‌پا زدن برای زندگی کردن و نکردن، زنده‌‌ماندن و نماندن، هویت‌داشتن و نداشتن؛ داستان جدال آدم‌هاست با سرنوشت‌های از پیش تعیین‌شده و نشده. داستان‌ کودکانی که میان این همه جدال بی‌پایان به دنیا آمدند و هیچ‌کس به مشروعیت زندگی‌های کودکانه‌شان فکر نکرد و خنده‌های کودکانه‌شان در هیاهوی زندگی‌های عجیب و غریب بزرگترها گم و فراموش شد. داستان سال‌هایی که مثل برق و باد می‌گذرند و انسانی که هرگز نمی‌فهمد چه وقت کودکی‌اش تمام شد؟ و این قصه‌ای از گذشته نیست. قصۀ امروز هزاران، شاید هم میلیون‌ها کودکی است که در کنج سیاه‌خانه‌ای به این دنیا می‌آیند. بعد هم در همین دنیا کم و فراموش می‌شوند، بدون خنده کودکانه‌ای، بدون گریه‌ای و حتی بدون فریادی. یکی از آنها شاید روزی قلم به دست گیرد و برایمان بنویسد از روزهای کودکی‌های ناتمام در محله‌های شهری پرهیاهو امید که هیچ کودکی از مهر مادری و آغوش پدری محروم نماند

پاتریک مودیانو



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

   

     
 
عبارت امنیتی