برای اینکه در محله گم نشوی
برای اینکه در محله گم نشوی تکهای از پازل مودیانو است. هر رمان تازهی مودیانو یک اتفاق است. نهتنها بهخاطر وجههی ادبی نویسندهاش، بلکه آثار او پازلی است که هر تکهی آن شبیه تکهی دیگری است ولی درعینحال تکهها با هم ممزوج نمیشوند و میگذارند تا خواننده کمبهکم تابلوی درونی نویسنده را حدس بزنند. آخرین رمان مودیانو زیبایی مالیخولیایی دارد؛ داراگان پرسید: «و بچه؟ شما خبری از این بچه داشتید؟»؛ «هیچ. اغلب از خودم پرسیدم که سرنوشتش چی شد... چه رفتن عجیبی تو زندگی...؛» «اونا قطعا اسمش رو تو یه مدرسه نوشتن...؛» «بله، تو مدرسهی فوره، خیابان بورن. یادمه یه چیزی نوشته بودم برای موجه شدن غیبتش بهخاطر گریپ؛» «و در مدرسهی فوره، شاید بشه ردّی ازش پیدا کرد...؛» «خیر، متأسفانه، دو ساله مدرسه فوره رو خراب کردن. مدرسهی خیلی کوچیکی بود، میدونین...؛»