استخوان های خورشیدی
استخوانهای خورشیدی جریان سیال ذهنِ یک مرد ایرلندیِ میانسال به نام مارکوس کانوِی را ثبت میکند که بسیار شبیه به مونولوگهای مولی بِلوم در رمان اولیس نوشتهی جیمز جویس است. این کتاب همچون یک جملهی رودمانند نگاشته شده… استخوانهای خورشیدی، یک رمان تجربیِ موفق محسوب میشود اما بیش از آن، یک داستان انسانیِ پسندیده است.