ژاژنامه

ژاژنامه مجموعه طنزی است به قلم آیدین سیار سریع (- ۱۳۷۰) با همکاری مهدی احمدیان که کمیک‌استریپ‌های این اثر را خلق کرده است. همان گونه که سیار سریع خود در مقدمه نوشته‌است، ژاژنامه طنزهایی است که تاریخ مصرف ندارند و تلاش کرده‌اتد که آیینه‌ای باشند تا ما را به خودمان بنمایانند. محتوای این کتاب بیشتر طنز اجتماعی است، با مردم عادی سروکار دارد و با زبان طنز از معضلات و عادات ناپسند اجتماعی دنیای امروز در جامعه ایرانی انتقاد کرده‌است. هرچند به قول نویسنده در میانشان گاهی فکاهی صرف که تنها برای خواندن و خندیدن است نیز پیدا می‌شود. بخشی از کتاب: عادت‌های بد منوچهر ما یک رفیقی داریم به اسم منوچهر که خیلی جو گیره. هر فیلم و سریالی که می‌بینه یک هفته الی یک ماه با نقش اصلی فیلم همذات‌پنداری می‌کنه و تیپ و رفتار نقش اول رو به‌صورت غیرارادی تقلید می‌کنه. قدیم‌ترها که جوّ دیدن سریال به این شکل نبود یه‌کم راحت‌تر بودیم. چند روز تو یه نقش فرو می‌رفت و بعدش خودش در می‌اومد و می‌رفت تو یه نقش دیگه. یادمه از نقش‌های رزمی به دلیل شکست‌هایی که می‌خورد راحت‌تر بیرون می‌اومد. مثلاً راکی یا استیون سیگال که می‌شد، می‌رفت تو محل‌شون دعوا و داد و بیداد می‌کرد، معمولاً آخرش این‌قدر کتک می‌خورد که مجبور می‌شد تا چند ماه روی تخت بیمارستان نقش دُن کارلئونه بعد از ترور رو بازی کنه. (تمام مدت فکش رو هم مثل مارلون براندو می‌آورد جلو، اُزگل) اما وقتی دسترسی به سریال‌های روز دنیا راحت شد کار برای منوچهر هم سخت‌تر شد. چون تعداد اپیزودهای سریال‌ها زیاد بود منوچهر مجبور می‌شد ناخودآگاه عمق بیشتری به نقش‌هاش بده. بریکینگ بد اومد، منوچهر کچل کرد و ریش پروفسوری گذاشت و رفت تو یه شیشه‌بری مشغول به کار شد! هوملند که اومد، تا یه مدت هر جا می‌رفت می‌گفت من تو ارتش بودم، رفتم عراق هشت سال اسیر شدم…
7 /10
7

ژاژنامه

ژاژنامه مجموعه طنزی است به قلم آیدین سیار سریع (- ۱۳۷۰) با همکاری مهدی احمدیان که کمیک‌استریپ‌های این اثر را خلق کرده است. همان گونه که سیار سریع خود در مقدمه نوشته‌است، ژاژنامه طنزهایی است که تاریخ مصرف ندارند و تلاش کرده‌اتد که آیینه‌ای باشند تا ما را به خودمان بنمایانند. محتوای این کتاب بیشتر طنز اجتماعی است، با مردم عادی سروکار دارد و با زبان طنز از معضلات و عادات ناپسند اجتماعی دنیای امروز در جامعه ایرانی انتقاد کرده‌است. هرچند به قول نویسنده در میانشان گاهی فکاهی صرف که تنها برای خواندن و خندیدن است نیز پیدا می‌شود. بخشی از کتاب: عادت‌های بد منوچهر ما یک رفیقی داریم به اسم منوچهر که خیلی جو گیره. هر فیلم و سریالی که می‌بینه یک هفته الی یک ماه با نقش اصلی فیلم همذات‌پنداری می‌کنه و تیپ و رفتار نقش اول رو به‌صورت غیرارادی تقلید می‌کنه. قدیم‌ترها که جوّ دیدن سریال به این شکل نبود یه‌کم راحت‌تر بودیم. چند روز تو یه نقش فرو می‌رفت و بعدش خودش در می‌اومد و می‌رفت تو یه نقش دیگه. یادمه از نقش‌های رزمی به دلیل شکست‌هایی که می‌خورد راحت‌تر بیرون می‌اومد. مثلاً راکی یا استیون سیگال که می‌شد، می‌رفت تو محل‌شون دعوا و داد و بیداد می‌کرد، معمولاً آخرش این‌قدر کتک می‌خورد که مجبور می‌شد تا چند ماه روی تخت بیمارستان نقش دُن کارلئونه بعد از ترور رو بازی کنه. (تمام مدت فکش رو هم مثل مارلون براندو می‌آورد جلو، اُزگل) اما وقتی دسترسی به سریال‌های روز دنیا راحت شد کار برای منوچهر هم سخت‌تر شد. چون تعداد اپیزودهای سریال‌ها زیاد بود منوچهر مجبور می‌شد ناخودآگاه عمق بیشتری به نقش‌هاش بده. بریکینگ بد اومد، منوچهر کچل کرد و ریش پروفسوری گذاشت و رفت تو یه شیشه‌بری مشغول به کار شد! هوملند که اومد، تا یه مدت هر جا می‌رفت می‌گفت من تو ارتش بودم، رفتم عراق هشت سال اسیر شدم…

آیدین سیارسریع



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی