جشن بی معنایی

همان دم، در چند قدمی، سیمای زن جوانی را که می‌شناخت، مشاهده کرد. مسحور شد؛ گویی این دو دیدار غیر منتظره به نحوی جادویی پیوند خورده به هم در یک برهه از زمان او را سرشار از نیرو می کردند. طنین کلمه‌های خوش خلقی مانند ندایی در سرش می‌پیچد.
5 /10
5

جشن بی معنایی

همان دم، در چند قدمی، سیمای زن جوانی را که می‌شناخت، مشاهده کرد. مسحور شد؛ گویی این دو دیدار غیر منتظره به نحوی جادویی پیوند خورده به هم در یک برهه از زمان او را سرشار از نیرو می کردند. طنین کلمه‌های خوش خلقی مانند ندایی در سرش می‌پیچد.

میلان کوندرا



نظرات


برای ثبت نظر ابتدا وارد سیستم شوید

شاید دوست داشته باشید

فروشندگان اين كتاب

عبارت امنیتی